دانلود تحقيق جامعه شناسي و علم سياست 33 ص

آموزش بازار يابي و تبليغات اينترنتي

چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۰۳

دانلود تحقيق جامعه شناسي و علم سياست 33 ص

۱۶ بازديد
دانلود جامعه شناسي و علم سياست 33 ص تحقيق جامعه شناسي و علم سياست 33 ص مقاله جامعه شناسي و علم سياست 33 ص جامعه شناسي و علم سياست 33 ص
دسته بندي علوم انساني
فرمت فايل zip
حجم فايل 48 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 29
دانلود تحقيق جامعه شناسي و علم سياست 33 ص

فروشنده فايل

كد كاربري 4558

فرمت فايل : ورد

قسمتي از محتوي فايل

تعداد صفحات : 29 صفحه

جامعه شناسي و علم سياست جامعه شناسي مطالعه رفتار انسان در زمينه اجتماعي است.
بنابراين جامعه واحد اساسي تحليل است و ازاين جهت جامعه شناسي با روانشناسي كه واحد اساسي تحليل آن فرد انساني است تفاوت دارد.
جامعه را مي توان گروهبندي متمايز و به هم پيوسته اي از افراد انساني تعريف كرد كه در مجاورت يكديگر زندگي مي كنند و رفتارشان با عادات، هنجارها و اعتقادات مشترك فراواني مشخص مي شود كه آن را از گروه بنديهاي انساني ديگر كه عادات، هنجارها و اعتقادات آشكارا متفاوتي دارند متمايز مي كند.
اصطلاح جامعه شناسي را اگوست كنت كه يكي از بنيادگذاران اين رشته است وضع كرد.
هم كنت و هم هربرت اسپنسر يكي ديگر از نبيادگذاران جامعه شناسي، تاكيد كرده اند كه جامعه واحد اصلي تحليل جامعه شناختي است.
تعيين بنيادگذاران يكي از رشته هاي تقريبا جديد دانشگاهي ممكن است كار نسبتا ساده اي به نظر برسد، اما هميشه مساله اي ذهني است و برخي از صاحبنظران ممكن است بخواهند نامهاي ديگري را از قبيل كارل ماركس ، اميل دوركيم يا ماكس وبر ، بر آن اسامي بيفزايند يا حتي جايگزين آنها كنند.
در هر صورت آنها خواه بنيادگذار جامعه شناسي بوده باشند يا نباشند، هر سه ، سهم عمده اي هم از جهت نظري و هم تجربي در پيدايش و توسعه جامعه شناسي داشته اند.
ماركس دانشمندي صاحبنظر در چند رشته، از قبيل تاريخ، فلسفه سياسي و اقتصاد بود و البته فعالانه در سياست شركت داشت.
كاوشها و نظرهاي وي درباره رابطه بين سياست، اقتصاد و جامعه كه او ناخواسته نام خود را به آنها داده دليلي گويا بر سهمي است كه او در پيشرفت جامعه شناسي داشته است.
انديشه هاي دوركيم در مورد تقسيم كار يا تخصصي شدن نقشها در جامعه نيز از اهميت بسيار برخوردار بود و مطالعات وي درباره مذهب و خودكشي نمونه هاي برجسته پژوهش جامعه شناختي، بويژه از نظر استفاده از آمار بود.
وبر، هم منتقد ماركس و هم به وجودآورنده مفاهيم متعددي درباره دولت، قدرت، اقتدار، و مشروعيت و نقش انديشه ها يا نظامهاي ارزشي در تكامل و دگرگونيهاي جامعه بود.
هر چند انديشه هاي ماركس و وبر در توسعه جامعه شناسي مهم بوده است، دليل بهتري وجود دارد كه آنها را بنيادگذار جامعه شناسي سياسي بناميم.
اما اين موضوعي است كه بايد در مباحث بعدي مطرح شود.
بنا به تعريف، مي توان گفت كه جامعه شناسي شامل علم سياست است.
در هر حال، سياست در زمينه اي اجتماعي رخ مي دهد، اما به منزله يك رشته دانشگاهي، سياست تقريبا به طور كامل جدا از جامعه شناسي توسعه يافته است.
در اروپا، مطالعه سياست از مطالعات حقوقي و بويژه و به طور منطقي از مطالعه قانوني اساسي نشات گرفت.
در بريتانيا و تا اندازه اي كمتر در ايالات متحده، مطالعه سياست اساسا از مطالعه تاريخ سرچشمه گرفت.
بديهي است اين هر دو تحول كاملا منطقي بودند ، اما به وضعيتي انجاميدند كه در آن مطالعه سياست چندان وجه اشتراكي با جامعه شناسي نداشت.
گذشته از هر اختلاف نظري در مورد ادعاي علومي مانند جامعه شناسي، روانشناسي و اقتصاد مبني بر « علم » اجتماعي بودن، اختلاف نظري درباره موضوع مورد مطالعه آنها وجود نداشته است.
نه تنها علم سياست بيشتر به شبه علم بودن متهم گرديده ، بلكه همواره اختلاف نظ




تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد