آموزش تبليغات در اينترنت

آموزش بازار يابي و تبليغات اينترنتي

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۰۳

نيازها و خصوصيات كودكان 4 تا 6 ساله و طراحي مبلمان كار هنري براي آنان

۱۸ بازديد

بررسي خلاقيت در كودكان بررسي نيازها و خصوصيات كودكان 4 تا 6 ساله و طراحي مبلمان كار هنري براي آنان

بررسي خلاقيت در كودكان بررسي نيازها و خصوصيات كودكان 4 تا 6 ساله و طراحي مبلمان كار هنري براي آناندسته: روانشناسي و علوم تربيتي 
بازديد: 2 بار 
فرمت فايل: doc 
حجم فايل: 42 كيلوبايت 
تعداد صفحات فايل: 65 

مقاله بررسي خلاقيت در كودكان بررسي نيازها و خصوصيات كودكان 4 تا 6 ساله و طراحي مبلمان كار هنري براي آنان در 65 صفحه ورد قابل ويرايش

قيمت فايل فقط 5,000 تومان

خريد

مقاله بررسي خلاقيت در كودكان بررسي نيازها و خصوصيات كودكان 4 تا 6 ساله و طراحي مبلمان كار هنري براي آنان در 65 صفحه ورد قابل ويرايش


مقدمه:

اگر بزرگسالاني خلاق و با قوة تخيل مي‌خواهيم بايد از سال‌‌هاي اولية زندگي آن‌ها براي اين كار برنامه‌ريزي كنيم. ما كودكان را براي زندگي تربيت مي‌كنيم و هر خصوصيتي را كه در اين سن در آنان تشويق كنيم با آنان مي‌ماند. اگر خلاقيت و قوة تخيل آنان را تشويق نكنيم كودكان به بزرگسالاني خلاق بدل نمي‌شوند.

كار و فعاليت هنري كودكان در ايجاد فرصت‌هايي بمنظور ابراز خلاقيت اهميت حياتي دارد.

در نظر گرفتن تنوع وسايل و امكانات دار اتاق كودك به دليل استفادة طولاني مدت از اهميت بسياري برخوردار است. كودكان به نقاشي و حجم‌سازي بسيار علاقه مندند و دوست دارند وسايلي را كه در اختيار دارند رنگي كنند، مثل نقاشي كردن روي ديوارهاي اتاقشان. گاهي اين مسئله باعث ايجاد اضطراب و نگراني در خانواده‌ها مي‌شود: اما بايد دقت كرد كه كودكان را از انجام اين كار نهي نكنيم و فضاي لازم را براي انجام اين كار براي او فراهم كنيم.

تحقيقات نمايانگر آن است كه هوش و استعداد، خلق و خو و شخصيت، قدرت‌ها و مهارت‌ها در سال‌هاي اول زندگي شكل مي‌گيرد. در مرحلة بعدي، رشد انسان بيشتر در جهت  كمي است تا كيفي. لذا هر قدر محيط زندگاني كودك غني‌تر، سالم‌تر و آگاهانه‌تر باشد، هوش كودك بيشتر و رفتار او متعادل‌تر خواهد بود و در اينجا ضرورت استفاده از فضاي كار و فعاليت مناسب كه كودك را به سمت و سويي مناسب سوق دهد، ضروري به نظر مي‌رسد.

شناسايي مشكل:

كودكان ظروف خالي نيستند. آن‌ها عقايد و افكار و آرزوهاي خود را براي آفريدن دارند. مسئوليت ما اين است كه مهارتهاي فعلي كودكان و درك آن‌ها را رشد دهيم و با ايجاد فرصت‌هاي تازه اين مهارت‌ها را گسترده‌تر كنيم تا نگرش‌ها، مهارت‌ها و دانش ‌آن‌ها در زمينة تجارب گسترده و وسيع‌تر رشد كند.

براي كمك به كودكان در جهت نيل به خلاق‌ترين مرحلة ممكن براي آنها كافي نيست مهارتها را به آنها آموزش دهيم يا فرصت‌هايي برايشان به وجود آوريم تا استعدادهايشان را گسترش دهند. همچنين كافي نيست عادات خوب كاركردن را به آنها بياموزيم. بايد به آن‌ها كمك كنيم تا نقاطي را كه علايق و مهارتهايشان منطبق مي‌گردند يعني محل تقاطع خلاقيت خود را تشخيص دهند.

در اين محل قلمرو مهارتهاي كودك و مهارتهاي تفكر خلاق وي بر روي علايق دروني وي منطبق مي‌شوند. اين تركيب پرقدرتي است زيرا جايي است كه كودك به احتمال بسيار زياد خلاق خواهد بود.


كودكان به فضاي كافي براي كار كردن و منابع در دسترس نياز دارند تا بتوانند از تجاربي كه به آنان ارائه مي‌شود بيشترين بهره را ببرند. فضاي خانه به دليل مأنوس بودن محيط آن براي كودك، در او احساس امنيت ايجاد مي‌كند. از اين رو در نظر گرفتن فضايي جهت انجام كارهاي هنري، امكان رشد و پرورش خلاقيت و در عين حال ايجاد انگيزه و اشتياق در كودك را فراهم مي‌آورد.

كودكاني كه داراي فضاها و وسايل شخصي هستند، كودكان تواناتر و با اعتماد به نفس بيشتري خواهند شد. آنها ياد مي‌گيرند كه وسيله مربوط به خودشان است و آنها هستند كه از آن استفاده مي‌كنند، پس مي‌آموزند چطور  با آن برخورد كنند و حتي چطور  در حفظ و نگهداري آن بكوشند.

مبلمان كارهنري فضايي مناسب در اختيار كودك قرار مي‌دهد كه به راحتي به انجام فعاليت‌هاي خويش بپردازد. در اختيار قرار گرفتن اين فضا شخصي براي كودك حس استقلال طلبي را در او پرورش داده و باعث  ايجاد نظم و ترتيب در امور شخصي او مي‌شود.

در نتيجه طراحي مبلمان كار هنري بايد به گونه‌اي باشد كه در عين رعايت اصول ارگونيكي، ميل و رغبت به انجام فعاليت‌هاي هنري را نيز در كودك افزايش مي‌دهد.

تعيين هدف:

جملة هدف: طراحي مبلمان كار هنري (نقاشي، حجم‌سازي و كاردستي) اتاق كودكان پيش دبستاني.

شرح مسئله:

بررسي نيازها و خصوصيات كودكان 4 تا 6 ساله و طراحي مبلمان كار هنري براي آنان

احتياجات:

- استفادة شخصي كودك

- تشويق به رعايت نظم و ترتيب در امور

- ايجاد حس رضايت و راحتي

- پرورش خلاقيت

محدوديت‌ها:

- محدوديت فضاي قرارگيري: يكي از محدوديت‌ها، محدوديت فضايي است. اين محدوديت به علت شكل خانه‌هاي امروزي به وجود آمده است؛ خانه‌هاي كوچك با اتاق‌هاي كوچك.

- اقتصادي بودن: بيشتر خانواده‌ها تمايل دارند محصولي را كه براي فرزند خود خريداري مي‌كنند بتوانند به مدت طولاني‌تري استفاده كنند و اين به دليل هزينة اوليه‌اي است كه متقبل مي‌شوند.

ويژگي‌هاي مورد نياز:

- تطبيق با ابعاد بدني كودك

- امكان دسترسي كودك به قسمتهاي مختلف مجموعه

- جلب توجه به سبب زيبايي و قابل قبول بودن طرح

- انصاي حس مالكيت كودك

- تعديل حس استقلال طلبي

تحليل نياز:

تسهيلات عامل بسيار مهم در پيشبرد برنامة كيفي كودكان است. بايد محل كافي براي نگهداري كارهاي هنري، ابزار و وسايل، كارهاي ناتمام و ارائة نمونة موجود باشد.

قطعاً براي بهبود نقاشي كودكان به ابزارهاي انگيزش، كمك و تجزيه‌زا نيازمنديم و مسئوليت فعال نمودن اين تجربه‌ها در قسمتي به عهدة فضا و ابزار مناسب است.

امتياز مكاشفه در محصول:

مبلمان كارهنري امكان مكاشفه و لذت در نقاشي و همچنين افزايش امكان تخيل را به كودكان مي‌دهد. در عين حال مسئوليت فعال نمودن جنبة هنري كودك را تا حدودي بعه عهده مي‌گيرد. چنان چه اين فضا هدفمند طراحي شود كودك را به اندازه كافي درگير مي‌نمايد و فرصتهاي گوناگوني را براي كشف، آزمايش، انتخاب، سازماندهي و احساس در كودك ايجاد مي‌كند.

بررسي مقدار نياز به محصول:

انسان هيچ ‌گونه عملي را بدون احساس  نياز به آن انجام نخواهد داد ولي در بعضي موارد برخي از نيازها بايد در شخصي ايجاد شده و يا به صورت يك امتياز ويژه به شخص اهداء گردد. بايد گفت كه كودك با يك تكه كاغذ پاره يا ديوار خانه و يك مداد ساده نياز نقاشي كردن خود را به هر نحو ممكن بيان مي‌دارد و اين نكته به نظر غير قابل كتمان مي‌آيد ولي محصول مي‌تواند با توجه به هدفي خلاقه – آموزشي نوعي نياز در شخص  ايجاد كنند. كودك با اين محصول ارتباط رفاهي و حسي برقرار مي‌كند و محصول از جنبة تزئيني خود خارج شده و يكي از وسايل ضروري وي مي‌گردد.

هدف ايجاد نياز در محصول:

براي پرورش استعدادهاي گوناگون كودك بايد موقعيتهاي فراهم آورد تا امكان خلق تفكرات و تمايلات عيني ميسر گردد.

وقتي كودك امكان نقاشي كردن در حالت‌هاي مختلف و دسترسي به انواع ابزارهاي مورد نياز خود را دارد مي‌تواند بيش از هر چيز از نقاشي و ديگر فعاليت‌هاي هنري خود لذت ببرد.

محصول مي‌تواند ارزشي و احترام به كودك را تداعي نمايد و لذت استفاده از محصول را در او ايجاد كند.

سلسله مراتب نيازهاي كودك عبارتست از:

1- نيازهاي جسماني يا فيزيولوژيك:

نيازهاي جسماني كودك عبارت از غذا و خواب است.

2- نيازهاي ايمني:

حفظ كودك از عوامل محيطي مضر مانند بيماري، سرما و… جزء اين نياز محسوب مي‌شود.

ادامه جدول رشد طراحي



                         كودكان:

چهار تا پنج سالگي


   qقادرند اشكال مختلفي بسازند و گاهي آن ها را با هم تركيب كنند. براي مثال خورشيد بكشند.

       qاشكالي مي كشند كه به نظر مي رسد روي صفحه كاغذ در حال پروازند.

   qاشكالي مي كشند كه جزئيات بيش تري دارد مثل، بازو، ران، دست، انگشتان، ابرو.

   qبراي نشان دادن بالاتر و پايين تر فضا را به اجزاي كوچك تري تقسيم مي كنند.

شش سالگي


       qبا خطوط زمين و آسمان مي كشند.

   qبراي نشان دادن عمق اشكالي را كوچك تر مي كشند تا دور بودن آن را نشان دهند.

   qدر طراحي خود جزئيات بيش تري را نشان مي دهند. براي مثال، پنجره، در و دودكش بالاي ساختمان.

   qدر طراحي ها جنبه روايتگري بيش تر مي شود، براي مثال ممكن است يك طراحي در برگيرنده قسمت هاي مختلف يك داستان باشد.

رشد نقاشي

نقاشي به ما اين امكان را مي دهد كه در نور و رنگ كاوش كنيم. رنگ در همه ما تاثير مي گذارد و در زباني كه به كار مي بريم منعكس است. مثلاً مي گوييم از خشم سياه شده بود، يا از خجالت سرخ شدن. استفاده از رنگ به كودكان اين امكان را مي دهد كه بتوانند اطلاعاتي را كه مي دهند از طريق نقاشي هايشان بزرگ جلوه دهند. در هنگام تولد كودكان مي توانند روشن و تيره را از هم تميز دهند و دركي از رنگ داشته باشند به خصوص رنگ هاي روشن مثل قرمز.

اولين تجربه هاي كودك با نقاشي با ويژگي هاي لمس كردني و توانايي در فشردن و دستكاري رنگ غليظ و كيفيت سيال بودن رنگ دقيق سر و كار دارد. اين كاوش ها اهميت بسياري دارد چون در اين دوران رنگ ها را مي آموزند و روش هاي به كار بردن رنگ را درك مي كنند. كودكان همين كه اين مهارت ها را آموختند مي توانند آن را براي مقاصد خود به كار برند. بعدها كودكان مي فهمند كه مي توانند با رنگ سطوح را بپوشانند، رنگ ها را مخلوط و همپوش كنند. ماتيوز معتقد است كه علاقه كودكان به لايه لايه كردن رنگ از تلاش هاي اوليه آنان در كشيدن طرح سه بعدي ناشي مي شود (ماتيوز، 1994). همچنان كه مهارتهاي فني كودكان افزايش مي يابد مي توانند تكه هاي رنگ را كنار هم قرار دهند و جلوه هاي چند تكه اي ايجاد كنند. رنگ را در ضمن به صورت خطي براي طراحي به كار مي برند. توانايي كار كردن با رنگ و طراحي دقيق به تدريج با هم همراه مي شود و كودكان مي توانند با استفاده از نقاشي تصاويري خلق كنند كه خصوصيات منحصر به فرد خود را دارد.

علاقه به مخلوط كردن رنگ، از مراحل اوليه رشد در كودكان وجود دارد و كودكان نياز دارند كه اين مهارت ها را تمرين كنند. همچنان كه مهارت هاي مخلوط كردن  در آن ها افزايش مي يابد بايد اين امكان را داشته باشند كه بر اساس آنچه مي بينند رنگ هاي دلخواهشان را مخلوط كنند.

برنامه هاي نقاشي با كامپيوتر به تجربه هاي آنان مي افزايد و برايشان مفيد خواهد بود. كودكان به سرعت مي آموزند كه زاويه نقاشي و سطح نقاشي با هم فرق مي كند. صفحه ممكن است فقط بخشي از حركت نقاشي را نشان دهد. در ضمن به سرعت تشخيص مي دهند كه اصلاً امكان ندارد كه رنگ مخلوط و سرازير شود.
رشد نقاشي

                         كودكان:

تولد تا يك سالگي


   qبا استفاده از همه حس هاي خود جنس را كاوش مي كنند. براي مثال، جنس غذا.

   qاز رنگ و روشنايي به خصوص رنگ هاي روشن و واضح مثال قرمز آگاهند.

يك تا دو سالگي


       q با استفاده از پا، دست ها و دهان جنس رنگ را كاوش مي كنند.

       qبا استفاده از دست، پا و انگشتان رنگ را روي سطوح دستكاري مي كنند.

       qاز رنگ در محيط خود آگاهند.

       qبا استفاده از رنگ عمداً خطوطي مي كشند.

دو تا سه سالگي


       qبا استفاده از رنگ خطوط جداگانه مي كشند.

       qرنگ اشياء را مي پرسند و بعضي از رنگ ها را مي شناسند.

       qمي تواند رنگ ها را طبقه بندي و جفت و جور كند.

سه تا چهار سالگي


       q رنگ هاي اصلي را مي شناسند.

       qبه مخلوط كردن رنگ ها علاقه مندند.

       qقلم موها و سطوح مختلف را مي آزمايند و از اين كار لذت مي برند.

       qبا استفاده از قلم مو تكه هاي جداگانه و همپوش رنگ را به كار مي برند.

       qمي توانند سايه هاي رنگ را با هم محور كنند.

چهار تا پنج سالگي


       q مي توانند رنگ هاي فرعي را نام ببرند.

   qمي توانند رنگ ها را با هم تركيب كنند و مي دانند كه اضافه كردن رنگ سفيد باعث روشن شدن رنگ و رنگ سياه باعث تيره شدن رنگ مي شود.

                         كودكان:

چهار تا پنج سالگي


       qبا استفاده از رنگ، اشكال و طرح هاي نمايد مي كشند.

   qمقاصد و پيشنهادهاي خود را در مورد نتيجه كار نقاشي خود توضيح مي دهند.

   qرنگ هاي به كار رفته در نقاشي را با رنگ هاي واقعي اشياء جفت و جور مي كنند.

شش سالگي


       q در نقاشي هايشان جزئيات ظريف ديده مي شود.

       qمي توانند رنگ هاي مختلف را به دقت به كار برند.

       qبه دقت جاهاي كوچكي را رنگ مي كنند.

       qرنگ ها را به دقت در كنار هم قرار مي دهند.

مشخصات نقاشي خوب براي كودكان:

1- كودك بايد از نقاشي خود لذت ببرد.

2- كودك بايد تنوع روزمره را در نقاشي خود حس كند.

3- كودك بايد به ابزار كار خود مسلط باشد.

4- در اختيار گذاشتن مدل نقاشي اكيداً ممنوع است. در محصول مورد نظر نبايد طرح ها و نقوش محصول، مدل براي كپي كردن محسوب شود.

5- كودك تواند به طور مستقل كار كند.

6- وسايل مختلف و متفاوت در اختيار كودك باشد.

قيمت فايل فقط 5,000 تومان

خريد

برچسب ها : تحقيق بررسي خلاقيت در كودكان بررسي نيازها و خصوصيات كودكان 4 تا 6 ساله و طراحي مبلمان كار هنري براي آنان , پژوهش بررسي خلاقيت در كودكان بررسي نيازها و خصوصيات كودكان 4 تا 6 ساله و طراحي مبلمان كار هنري براي آنان  ,مقاله بررسي خلاقيت در كودكان بررسي نيازها و خصوصيات كودكان 4 تا 6 ساله و طراحي مبلمان كار هنري براي آنان , تحقيق بررسي خلاقيت در كودكان



دانلود تحقيق جامعه شناسي و علم سياست 33 ص

۱۵ بازديد
دانلود جامعه شناسي و علم سياست 33 ص تحقيق جامعه شناسي و علم سياست 33 ص مقاله جامعه شناسي و علم سياست 33 ص جامعه شناسي و علم سياست 33 ص
دسته بندي علوم انساني
فرمت فايل zip
حجم فايل 48 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 29
دانلود تحقيق جامعه شناسي و علم سياست 33 ص

فروشنده فايل

كد كاربري 4558

فرمت فايل : ورد

قسمتي از محتوي فايل

تعداد صفحات : 29 صفحه

جامعه شناسي و علم سياست جامعه شناسي مطالعه رفتار انسان در زمينه اجتماعي است.
بنابراين جامعه واحد اساسي تحليل است و ازاين جهت جامعه شناسي با روانشناسي كه واحد اساسي تحليل آن فرد انساني است تفاوت دارد.
جامعه را مي توان گروهبندي متمايز و به هم پيوسته اي از افراد انساني تعريف كرد كه در مجاورت يكديگر زندگي مي كنند و رفتارشان با عادات، هنجارها و اعتقادات مشترك فراواني مشخص مي شود كه آن را از گروه بنديهاي انساني ديگر كه عادات، هنجارها و اعتقادات آشكارا متفاوتي دارند متمايز مي كند.
اصطلاح جامعه شناسي را اگوست كنت كه يكي از بنيادگذاران اين رشته است وضع كرد.
هم كنت و هم هربرت اسپنسر يكي ديگر از نبيادگذاران جامعه شناسي، تاكيد كرده اند كه جامعه واحد اصلي تحليل جامعه شناختي است.
تعيين بنيادگذاران يكي از رشته هاي تقريبا جديد دانشگاهي ممكن است كار نسبتا ساده اي به نظر برسد، اما هميشه مساله اي ذهني است و برخي از صاحبنظران ممكن است بخواهند نامهاي ديگري را از قبيل كارل ماركس ، اميل دوركيم يا ماكس وبر ، بر آن اسامي بيفزايند يا حتي جايگزين آنها كنند.
در هر صورت آنها خواه بنيادگذار جامعه شناسي بوده باشند يا نباشند، هر سه ، سهم عمده اي هم از جهت نظري و هم تجربي در پيدايش و توسعه جامعه شناسي داشته اند.
ماركس دانشمندي صاحبنظر در چند رشته، از قبيل تاريخ، فلسفه سياسي و اقتصاد بود و البته فعالانه در سياست شركت داشت.
كاوشها و نظرهاي وي درباره رابطه بين سياست، اقتصاد و جامعه كه او ناخواسته نام خود را به آنها داده دليلي گويا بر سهمي است كه او در پيشرفت جامعه شناسي داشته است.
انديشه هاي دوركيم در مورد تقسيم كار يا تخصصي شدن نقشها در جامعه نيز از اهميت بسيار برخوردار بود و مطالعات وي درباره مذهب و خودكشي نمونه هاي برجسته پژوهش جامعه شناختي، بويژه از نظر استفاده از آمار بود.
وبر، هم منتقد ماركس و هم به وجودآورنده مفاهيم متعددي درباره دولت، قدرت، اقتدار، و مشروعيت و نقش انديشه ها يا نظامهاي ارزشي در تكامل و دگرگونيهاي جامعه بود.
هر چند انديشه هاي ماركس و وبر در توسعه جامعه شناسي مهم بوده است، دليل بهتري وجود دارد كه آنها را بنيادگذار جامعه شناسي سياسي بناميم.
اما اين موضوعي است كه بايد در مباحث بعدي مطرح شود.
بنا به تعريف، مي توان گفت كه جامعه شناسي شامل علم سياست است.
در هر حال، سياست در زمينه اي اجتماعي رخ مي دهد، اما به منزله يك رشته دانشگاهي، سياست تقريبا به طور كامل جدا از جامعه شناسي توسعه يافته است.
در اروپا، مطالعه سياست از مطالعات حقوقي و بويژه و به طور منطقي از مطالعه قانوني اساسي نشات گرفت.
در بريتانيا و تا اندازه اي كمتر در ايالات متحده، مطالعه سياست اساسا از مطالعه تاريخ سرچشمه گرفت.
بديهي است اين هر دو تحول كاملا منطقي بودند ، اما به وضعيتي انجاميدند كه در آن مطالعه سياست چندان وجه اشتراكي با جامعه شناسي نداشت.
گذشته از هر اختلاف نظري در مورد ادعاي علومي مانند جامعه شناسي، روانشناسي و اقتصاد مبني بر « علم » اجتماعي بودن، اختلاف نظري درباره موضوع مورد مطالعه آنها وجود نداشته است.
نه تنها علم سياست بيشتر به شبه علم بودن متهم گرديده ، بلكه همواره اختلاف نظ




معماري گنبد سلطانيه در گذرگاه هنر

۱۶ بازديد

معماري گنبد سلطانيه در گذرگاه هنر

معماري گنبد سلطانيه در گذرگاه هنردسته: معماري 
بازديد: 3 بار 
فرمت فايل: doc 
حجم فايل: 10031 كيلوبايت 
تعداد صفحات فايل: 133 

مقاله كامل معماري گنبد سلطانيه در گذرگاه هنر در 133 صفحه word قابل ويرايش با فرمت docx

قيمت فايل فقط 14,500 تومان

خريد

مقاله كامل معماري گنبد سلطانيه در گذرگاه هنر در 133 صفحه  word  قابل ويرايش با فرمت  docx

مقدمه : 

مزار سلطان محمد خدابنده ( 17- 1204 ميلادي ) در سلطانيه , بنايي با گنبد عظيم و محوطه اي كوچك براي مزار . اين بنا داراي پوشش دو لايه است ولي خاصيت عيني گنبد آن طور است كه ارتفاع گنبد خيلي كمتر از آنچه كه هست به نظر مي رسد .

ساختمان اصلي به صورت هشت گوش بوده در زاويه ها مناره برج مانند زيبائي بنا شده است . د رمورد ساختمانهاي متفرقه اين دوره مي توان از نوشته هاي جهانگرداني چون ماركوپولو يلهم و روبروك و ابن بطوطه كمك گرفت .

   در نوشته اين جهانگردان بناهائي با عظمت و افسانه وار وصف شده است كه هنرمندان غرب توانسته اند با تجسم آن زيباترين آثار نقاشي و ادبي را بيافرينند .

( هنر اسلامي نوشته كارل , جي . دوري ترجمه رضا بصيري ص . 172 . )

  مقبره اولجاتيو در سالطانيه متعلق به 705-713 هجري قمري را مي توان نمونه كاملي از ساختمان با گنبد تركيم دانست. اين بنا فقط در مدت 9 سال ساخته شده و داراي ميفيت و خصوصيات تحسين آميزي است . اين بنا از يك هشت وجهي كه قطر داخلي آن قريب 26 متر و فاصله دو وجه خارجي 42متر تكيل شده است. بر روي اين هشت وجهي در بالا ,گنبدي به شكل چمانه بر روي مقطع دايره اي شكل كه قطر آن تقريبا همان 26 متر است قرار گرفته , نوك گنبد تا كف زمين 50 متر ارتفاع دارد اين گنبد بر روي ساقه اي مرتفع با ابهت خاص برافراشته شده است .

فهرست:

مقدمه 

تفضيل بناي گنبد عظيم سلطانيه

« نكاتي چند در مورد سلطانيه     »

اوضاع جغرافيائي شهر سلطانيه     

الف )‌موقعيت

ب )‌فعاليتهاي اقتصادي

ه ) مطالعات جمعيتي

« بررسي سلطانيه در متون تاريخي و سفرنامه     »

نفايس الفنون في عرايس العيون

تاريخ گزيده

سفرنامه فريزر

تاريخ مغول

خلاصه اي درباره حفاري در گنبد سلطانيه

تراشه هاي بعدي عبارتند از

شناسايي كفها در گنبد سلطانيه 

 سقاخانه

پيشينه تاريخ منطقه سلطانيه

وجه تسميه سلطانيه

ارگ سلطنتي سلطانيه 

دارالضيافه 

گنبدسلطانيه

عملكرد و فلسفه وجودي گنبد سلطانيه

جالبترين پديده اينكه

توصيف هاي عمومي بنا

مختصات معماري گنبد سلطانيه 

اشاره مختصري به فضاهاي جانبي

ورودي گنبد سلطانيه

جرزهاي هشتگانه

فضاي گنبدخانه

تربت خانه

سردابه  

مناره  

گنبد  

     ارتباطات در گنبد سلطانيه

تزئينات در گنبد سلطانيه

اجراي تزئينات با آجرهاي قالبي  

تزئينات  آجري  با تلفيق كاشي

تزئينات گچي

الف) تزئينات گچي حكاكي

ب) تزئينات گچي نقاري

ج) تزئنات گچي الحاقي

د)تزئينات گچي وصله اي

هـ) تزئينات گچي استامپي

 تزئينات كاشي كاري

 جذاب ترين پديده در گنبد سلطانيه 

     تزئينات رنگ و نقاشي

تزئينات سنگي

     بررسي ايستايي در گنبد سلطانيه

بررسي پي سازي در گنبد سلطانيه

مقاومت مصالح

علل ويراني بناي سلطانيه

بررسي كتيبه هاي گنبد سلطانيه

كتيبه هاي دوره نخست

نتيجه

علايم حجاران درسلطانيه 

منابع ومآخذ»




قيمت فايل فقط 14,500 تومان

خريد

برچسب ها : دانلود مقاله معماري گنبد سلطانيه در گذرگاه هنر , دانلود پژوهش معماري گنبد سلطانيه در گذرگاه هنر , دانلود تحقيق معماري گنبد سلطانيه در گذرگاه هنر , معماري گنبد سلطانيه در گذرگاه هنر , معماري گنبد سلطانيه , پژوهش معماري گنبد سلطانيه , مقاله معماري گنبد سلطانيه , تحقيق معماري گنبد سلطانيه , گنبد



اشنايي با ميراث هنري و فرهنگي ايران

۱۸ بازديد

كتاب اشنايي با ميراث هنري و فرهنگي ايران

كتاب اشنايي با ميراث هنري و فرهنگي ايراندسته: هنر و گرافيك 
بازديد: 3 بار 
فرمت فايل: zip 
حجم فايل: 9472 كيلوبايت 
تعداد صفحات فايل: 139 

كتاب اشنايي با ميراث هنري و فرهنگي ايران

قيمت فايل فقط 4,000 تومان

خريد

كتاب اشنايي با ميراث هنري و فرهنگي ايران/دوره پيش دانشگاهي/رشته هنر/شماره درس 1426/صفحه139/با سلام و احترام از اينكه فروشگاه ما را براي خريد محصولات خود انتخاب كرده ايد از شما سپاس گزاريم"با تشكر"

قيمت فايل فقط 4,000 تومان

خريد

برچسب ها : ميراث هنري و فرهنگي ايران



مقاله بررسي هنر پاپ و جهاني شدن در هنر

۱۸ بازديد

مقاله بررسي هنر پاپ و جهاني شدن در هنر

مقاله بررسي هنر پاپ و جهاني شدن در هنردسته: هنر و گرافيك 
بازديد: 4 بار 
فرمت فايل: doc 
حجم فايل: 79 كيلوبايت 
تعداد صفحات فايل: 43 

مقاله بررسي هنر پاپ و جهاني شدن در هنر در 43 صفحه ورد قابل ويرايش

قيمت فايل فقط 4,500 تومان

خريد

مقاله بررسي هنر پاپ و جهاني شدن در هنر در 43 صفحه ورد قابل ويرايش


هنر پاپ

«در يك دستگاه آسياكن اعجازي وجود دارد كه در تمامي ملائكه بهشتي هم نمي‌توان آن را يافت»

«آراگون»

تعريف هنر پاپ

امروزه وقتي به گذشته نگاه مي‌كنيم و پديده پر اهميت هنر پاپ را تمام و كمال،‌ از نظر مي‌گذرانيم،‌ديدگاهي عميق‌تر و بدور از تعصب نسبت به آنچه تاكنون از آن استنباط شده به دست مي‌آوريم. ولي سعي بر اين نيست كه بر محسنات عيني، بيش از اندازهتاكيد شود،‌ بخصوص كه اين وجه عيني در حيطه‌اي باشد كه احساسات و عواطف در آن نقش اصلي را ايفا مي‌نمايد.

در حيطه اين هنر هيچ اثري وجود ندارد كه ـ حداقل در مورد برخي نكات ـ توسط اثر ديگري رد يا انكار شده باشد؛ به عنوان مثال: جيم داين كه از نظر برخي منقدان،‌ خارج از محدوده اين هنر قرار مي‌گيرد، به عقيده برخي ديگر موقعيت اصلي و مركزي را به خود اختصاص داده است.

مقاله بررسي هنر پاپ و جهاني شدن در هنر

مقاله بررسي هنر پاپ و جهاني شدن در هنردسته: هنر و گرافيك 
بازديد: 4 بار 
فرمت فايل: doc 
حجم فايل: 79 كيلوبايت 
تعداد صفحات فايل: 43 

مقاله بررسي هنر پاپ و جهاني شدن در هنر در 43 صفحه ورد قابل ويرايش

قيمت فايل فقط 4,500 تومان

خريد

مقاله بررسي هنر پاپ و جهاني شدن در هنر در 43 صفحه ورد قابل ويرايش


هنر پاپ

«در يك دستگاه آسياكن اعجازي وجود دارد كه در تمامي ملائكه بهشتي هم نمي‌توان آن را يافت»

«آراگون»

تعريف هنر پاپ

امروزه وقتي به گذشته نگاه مي‌كنيم و پديده پر اهميت هنر پاپ را تمام و كمال،‌ از نظر مي‌گذرانيم،‌ديدگاهي عميق‌تر و بدور از تعصب نسبت به آنچه تاكنون از آن استنباط شده به دست مي‌آوريم. ولي سعي بر اين نيست كه بر محسنات عيني، بيش از اندازهتاكيد شود،‌ بخصوص كه اين وجه عيني در حيطه‌اي باشد كه احساسات و عواطف در آن نقش اصلي را ايفا مي‌نمايد.

در حيطه اين هنر هيچ اثري وجود ندارد كه ـ حداقل در مورد برخي نكات ـ توسط اثر ديگري رد يا انكار شده باشد؛ به عنوان مثال: جيم داين كه از نظر برخي منقدان،‌ خارج از محدوده اين هنر قرار مي‌گيرد، به عقيده برخي ديگر موقعيت اصلي و مركزي را به خود اختصاص داده است.

جيمز روزنكوئيست،‌ كه حداقل مباحثه و تناقض در مورد او وجود دارد، به ندرت توسط كريستوفرفينچ از او ياد مي‌شوند؛ كه خود او نيز به نوبه خود، حتي نامي از وسلمن نمي‌آورد. بعلاوه اين واقعيت كه تمامي كتابهايي به هنر پاپ اختصاص دارد. تاوسط نويسندگان انگليس يا آمريكايي نوشته شده است ـ بدور از هرگونه تعصب ـ بي‌توجهي به اين هنر و غفلت اروپاييها، ژاپنيها و حتي كاناداييها را نسبت به هنر پاپ نشان مي‌دهد. پرچمهاي جسپر جونز نقش انكار ناپذيري را در بين نشانه‌هاي اوليه اين حركت هنري ايفا مي‌كنند و به نظر مي‌‌رسد كه هيچ كس اين جرات را به خود نمي‌دهد كه بدون افراشتن رنگهاي ملي او، نامي از هنر پاپ بر زبان براند.

مي‌توان گفت كه اين،‌ بدون شك،‌ بهترين راه است براي انيكه از مورد هدف قرار گرفتن، توسط يك دوست،‌ اجتناب ورزيد و بدين ترتيب جسپر جونز اثر هدفها را خلق كرد.

واكنش به جهت گيري‌هاي هنري و ميهن پرستانه كمتر در مورد آنها اعمال شده است. در بيان اين مطلب فقط آمريكا مد نظر ما نيست؛‌جايي كه در آن به وجود آمدن هنر پاپ كه البته مرهون شكوفايي اكسپرسيونيسم آبستره در پيش از آن است ـ احساس استقلال فرهنگي را كاملاً تقويت كرده و تا به امروز نيز تداوم يافته است. بعلاوه، از اين زمان ـ از نظر برخي ـ اين هنر بيشتر دموكراتيك است تا عوام فريبانه؛ اما با اين حال نبايد از نظر دور داشت كه هنر پاپ، به طور كامل در آمريكا نيز مورد استقبال قرار نگرفت. منقداني كه عميقا تحت تأثير اكسپرسيونيسم آبستره يا كمي بعد از آن،‌ هنر ميني مال قرار گرفته بودند، توجه و ارادات بسيار ناچيزي به پاپ داشتند در قاره اروپا ( به استثناي بريتانيا) هنرمندان، منقدان و عامه مردم،‌ هنر پاپ را بيشتر به عنوان يك پديده با تشخص آمريكايي مي‌نگريستند وبدون هيچ اغراقي، مي‌توان گفت كه احساسات موافق ويا ضد آمريكايي، نقش اساسي تري را در مقايسه با تصورات هنري «زيبايي شناسي»‌ در اين ميان ايفا مي‌نمود.

با وجود اين اين دو دستگي بتنهايي در بين «پارتيزانهاي هنر پاپ» در يك سو،‌ و «مقاومت كننده‌هاي ضد آمريكايي»‌ در سوي ديگر وجود نداشت علاوه براينها، دسته‌‌اي از هنرمندان، جايگاه ويژه‌اي را به اين هنر دادند؛‌ آنها به شكلي ناخودآگاه اين هنر را به كار گرفتند،‌ از اين رو كه با هر دو نياز احساسي و استعدادي آنها رابطه برقرار مي‌نمود. با اين وصف، يك احساس گناه مرموز،‌به دليل پذيرش اين سبك آمريكايي آشكار،‌ آنها را بر آن مي‌داشت كه ولو گاهگاه،  احساسات ضد آمريكاييشان را در قالب موضوعات ديگر به نمايش بگذارند. به نظر مي‌رسد كه از اين روش عجيب اعتراض به حقايق هنر،‌ درمورد عده‌اي قليل، چشم پوشي مي‌شد،‌ و اين عده عبارت بودند از:‌نمايندگاني ارائه دهنده هنر پاپ در قاره اروپا ودر همان زمان،‌ تقريبا تنها هنرمند آمريكايي مرتبط باهنر پاپ پيترسال بودكه به گونه‌اي آشكار موضع معترضانه‌اي دربرابر حقايق اجتماعي و سياست آمريكاي گرفته بود.

دربريتانيا، بر عكس، هنر پاپ از يك موضوع موافق آمريكايي ونه تنها آگاهانه بلكه كاملاً بي‌پروا، نضج رفت. بي‌ترديد (حداقل از نظر نويسنده) اين مساله عاملي شد براي اينكه هنرمندان بريتانيايي هنر پاپ، اولين كساني باشند كه زمينه‌اي را فراهم نمودند تا سبك آمريكايي ويژه اواسط قرن بيستم، بر اساس آن رشد كند. اين واقعيت كه سبك آمريكايي اولين قطعيت را در خارج از قلمرو آمريكايي خود پيدا كرد، كافيست تا ما را متقاعد سازد كه خصوصيات اين هنر،‌ از تنگه‌هاي باريك جغرافيايي و تاريخي،  تا دور دستها عبور مي‌كند و به عبارت ديگر، به عنوان سبكي برخاسته از پيشرفته‌ترين جوامع از لحاظ تكنولوژي، بويژه ازطريق شبكه‌هاي اطاعاتي و ارتباطي رسانه‌هاي جمعي به دورترين نقاط در حركت است. همانگونه كه به  نظر مي‌رسد اين سبك،  نه فقط در انگليس، بلكه درديگر نقاط اروپا،‌ به خوبي ريشه‌هاي مشخص فرهنگ آمريكايي را داراست (نظير مدرسه قوطي خاكستر،‌  آدمهاي دقيق،‌ استوارت ديويس،‌ ادوارد هوپر يا جوزف كورنل). در مقابل، اين سبك هر آنچه را كه آزاد از هر گونه مهر فرهنگي بود،‌ شامل مي‌گشت و به اختصار، هر چيز نو ظهور مثل يك عكس از روزنامه يا مجله، آگهي فيلم،‌ يك تصوير تلويزيوني، يك آگهي،‌ يك تبليغ ديواري،‌ يك علامت نئوني، يك ميز بازي «پين بال» سكوي نمايش اتومبيل و يا يك قوطي چاي. از اين رو مشخص مي‌شود كه موضع گيريهايي كه قبلا تحت عناوين ضد آمريكايي و موافق آمريكايي شرح آنها داده شد به معناي علاقه و يا تنفر نسبت به يك مليت بخصوص و اعضاي آن نيست،‌ بلكه عبارتست از پذيرش يا رد سبك بخصوصي از زندگي كه رشد زايد الوصف توليد صنعتي و تكنيكهاي تجاري، بر آن اعمال شده باشد و خلاصه اينكه،‌ روشي از زندگي كه به جامعه مصرفي موسوم است. هنر پاپ در واقع اولين وپيشروترين سبك در جامعه مصرفي است كه به طور ضمني، موفقيت و گسترش جهاني، آن را شرح مي‌دهد، تفسير غلط اين پديده به عنوان رئاليسم اجتماعي اروپايي شرقي جلوه بدهد. در ابتدا، اين موضوع كاملاً مشخص است كه هنر پاپ،‌به رغم اينكه تقريبا تمامي اشكالي را كه مورد استفاده قرار مي‌دهد،‌ از زندگي روزمره وام گرفته است، در زمره رئاليسم قرار مي‌گيرد. فقط كافي است كه اثر الدنبرگ را در نظر بگيريم تا اذعان داريم كه مشخص كردن مرز بين رئاليسم و سوررئاليسم در هنر پاپ كار مشكلي است. بعلاوه بايد به خاطر داشت كه رئاليسم اجتماعي كه حول وحوش سالا 1934 در اتحاد جماهير شوروي سابق وجود داشت نيز در دستور كار هنر پاپ، چه از لحاظ سبك و چه از لحاظ محتوا قرار گرفت. در اين حال هنر پاپ نه تنها محصول ناخودآگاه ابتكار فردي به حساب مي‌آمد،‌ بلكه نگريستن به آن به عنوان يك سبك معروف امريكايي به طور اخص و جامعه مصرفي به طور اعم، اشتباه مي‌نمود. ديدگاه مخالفي كه به دليل احساس گناه مرموزي كه قبلا ذكر شد، گاهگاه در اروپا توسعه مي‌يافت، همچنان باقي ماند. بتحقيق، هنر پاپ، نه ادعايي بر سبك زندگي آمريكائيست، نه فرهنگي دررسانه‌هاي گروهي و نه حتي مدينه فاضله تكنوكراتها.

اگر دراين حركت هنري رگه‌اي وجود داشته باشد،‌ كه كسي آن را فكاهي بنامد (و ما از طريق آن مي‌توانيم با «مدرسه شيكاگو»‌ كه به ويژه توسط جيم نوت و ادپشك نمونه آوري شده ارتباط داشته باشيم و همچنين مي‌توان به آن نقش عجيبي كه را كه رونالد بي. كيتاج در خلق هنر درخلق هنر پاپ بريتانيايي ايفا نمود،‌اضافه كنيم [در اين مورد پيتر سال را نبايد به حساب آورد] اين رگه حيرت انگيز و ابتكاري مي‌باشد و بهطور كلي نمي‌تواند به عنوان معرف هيچ تصوير ويژه‌اي از هنر پاپ تلقي گردد؛‌ بنابراين وقتي مي‌خواهيم تعريفي از هنر پاپ به عنوان سبكي برخاسته از جامعه مصرفي ارائه بدهيم دلالت ما بر اشخاصي نيست كه خود را همراه اين هنر و يا در مقابل آن قرار دادند، بلكه هنرمنداني مورد نظر هستند كه مطالب و روش برخورد آنها مدنيت جامعه مذكور را بيان مي‌كرد. از طرف ديگر،‌ اين مدنيت دادن،‌ موجب بروز مجموعة‌اي از رويدادها شد كه بي‌‌تفاوتي هنرمند را نسبت به موضوع كارش سبب گشت وبرخي ازآن نظريه پردازان به نوبه خود اين بي‌تفاوتي هنرمند را به موضوع كارش سبب گشت و برخي از نظريه پردازان به نوبه خود اين بي‌تفاوتي را در راس زيبايي شناسي اين هنر قرار دادند تا جايي كه هنرمند به اندازه نقش يك دستگاه ضبط صوت پايين آورده شد. ( و اين حقيقت دارد كه به عنوان مثال: اندي و ارهول هيچ وقت نتوانست خودش را براي اينكه يك دوربين فيلمبرداري و يا يك ضبط صوت نباشد، تسلي بدهد) هنرمند مي بايست هر آنچه مي‌توانست از تصاوير، اشارات و اصواتي كه پياپي او را مورد تهاجم قرارمي‌دهند بگيرد و تا آنجا كه امكانات تكنيكي به او اجازه مي‌دهد،‌ آنها را سرهم كند.




جهاني شدن


پديده «جهاني شدن» سريع در هنر معاصر، كه عمدتاً در خلال دهه هاي 1980 و 1990 فراگير شد، تا حدي پيآمد يك نگراني فزاينده جهاني در مورد هنر اقليت در كشورها بود. براي مثال كاملاً‌ طبيعي بود كه در ايالات متحده اشخاص علاقمند به اشكال مختلف هنر افريقايي – امريكايي، مي بايست خود را به هنر مدرن افريقا نيز معطوف سازند. بر همين منوال كساني كه هنر را يكي از راههاي موثر در بيان وضعيت اقليت افريقايي- امريكايي مي‌شناختند، به طور طبيعي به سمت هنر جديدي كه توسط اعضاي جامعه بوميان استراليايي آفريده مي شد، مجذوب گرديدند. البته عوامل ديگري نيز حركت جهاني شدن در هنر را تسريع بخشيد، ازج مله كارآمدي رو به گسترش سيستم هاي جديد ارتباطات، همچنين كتاب ها و مجلات هنري، تلويزيون و اينترنت نيز همگي در آشنا ساختن هر چه بيشتر مخاطبان با آثار هنري در سراسر جهان بسيار موفق عمل كردند. حتي نمايشگاههاي بين المللي كه به كرات برپا مي گرديدند، در تبشير گوناگوني عرصه فرهنگي جهان، بسيار موثرتر و نتيجه بخش تر از موزه هاي بزرگ ظاهر شدند. در عين حال در اين سال ها ، چندين بينال جديد همانند بينال هاوانا و بينال استانبول به بينال‌هاي قديمي همچون بينال ونيز و سائوپولو اضافه شدند. بينال هاوانا به طور اخص تاكيد بيشتري را به روي آثار هنرمندان كشورهاي جهان سوم مطعوف مي كرد.

هاوانا به يك گروه متحد فرهنگي تعلق داشت كه از دهه 1920 به بعد، از آگاهي و شناخت اروپا و امريكا محروم مانده وعملاً به حاشيه رانده شده بودند. نقاشان ديواري مكزيك، ديگوريورا، خوزه كلمنته اورتزكو( 1949-1883) و ديويد آلفاروسيكه ايروس (1974-1896)، در اثناي سال هاي دهه 1930 تاثير شگرفي بر هنر آمريكا برجاي نهادند، گو اينكه اين تاثيرات در سال هاي پس از جنگ تقليل يافت، نكته عجيب آنكه هنرمندي كه باعث شناخت جهاني هنرمندان آن خطه شد، همسر ريورا، فريدا كالو، بود. او در طول زندگي‌اش بطور متواضعانه‌اي خود را به عنوان همسر نيمه آماتور و البته بسيار مستعد مهم ترين نقاش مكزيكي معرفي مي كرد. آنچه كه بعدها باعث اشتهار نقاشي هاي كالو شد،نخست ظهور جنبش فمنيست در ايالات متحده ودوم ، انتشار زندگي نامه بسيار تابناك هايدن هررا در سال 1983 بود. اين دو عامل دست به دست يكديگر داده تا طبيعت فوق العاده شخصي وبسيار صريح نقاشي هاي كالو را به كانون توجه همگان سوق دهد. بسياري از اين نقاشي ها در واقع پرتره‌هاي خود نقاش بودند. كالو از قدرت قابل ملاحظه اي در خودنمايي برخوردار بود، اما با اين حال اگر در مي‌يافت كه شهرتش اكنون از شهرت همسرش فراتر رفته است، بطور قطع خود نيز مثل هر كس ديگر شگفت زده مي‌شد.

قيمت فايل فقط 4,500 تومان

خريد

برچسب ها : تحقيق بررسي هنر پاپ و جهاني شدن , پژوهش بررسي هنر پاپ و جهاني شدن , مقاله بررسي هنر پاپ و جهاني شدن , دانلود تحقيق بررسي هنر پاپ و جهاني شدن , بررسي هنر پاپ و جهاني شدن , هنر پاپ , جهاني شدن



پاورپوينت رساله موزه هنرهاي معاصر

۱۶ بازديد

پاورپوينت رساله موزه هنرهاي معاصر

پاورپوينت رساله موزه هنرهاي معاصردسته: معماري 
بازديد: 1 بار 
فرمت فايل: ppt 
حجم فايل: 9147 كيلوبايت 
تعداد صفحات فايل: 43 

پاورپوينت موزه هنرهاي معاصر

قيمت فايل فقط 7,000 تومان

خريد

پاورپوينت رساله موزه هنرهاي معاصر



فصل اول: مباني نظري طرح

فصل دوم : مطالعات بستر طرح

فصل سوم: مطالعات موضوع طرح

فصل چهارم: روند طراحي

قيمت فايل فقط 7,000 تومان

خريد

برچسب ها : پاورپوينت موزه هنرهاي معاصر , موزه هنرهاي معاصر



پاورپوينت نهضت هنر نو

۱۳ بازديد

پاورپوينت نهضت هنر نو

پاورپوينت نهضت هنر نودسته: معماري 
بازديد: 2 بار 
فرمت فايل: zip 
حجم فايل: 2808 كيلوبايت 
تعداد صفحات فايل: 24 

اين فايل شامل يك پاورپوينت در 25 اسلايد ودرباره ي نهضت هنر نو ميباشد

قيمت فايل فقط 4,000 تومان

خريد

اين فايل شامل يك پاورپوينت در 25 اسلايد ودرباره ي توضيح كلي نهضت هنر نو ، معماران ان دوره ، آثار برجسته ان دوره و نقاط مثبت ان نهضت.

قيمت فايل فقط 4,000 تومان

خريد

برچسب ها : معماري معاصر , نهضت هنر نو ,

پاورپوينت نهضت هنر نو



ترجمه نمايشنامه مهر هفتم (هنر)

۱۴ بازديد

ترجمه مهر هفتم (هنر)

ترجمه مهر هفتم (هنر)دسته: علوم انساني 
بازديد: 3 بار 
فرمت فايل: doc 
حجم فايل: 57 كيلوبايت 
تعداد صفحات فايل: 88 

ترجمه مهر هفتم(هنر) در 88 صفحه ورد قابل ويرايش

قيمت فايل فقط 19,000 تومان

خريد

ترجمه مهر هفتم(هنر) در 88 صفحه ورد قابل ويرايش

شب با گرمايش، آسايشي مختصر آورده است و در سپيده دم هرم داغ باد بر درياي بي رنگ مي وزد. شواليه آنتونيوس بلاك، درمانده بر روي چند شاخة صنوبر كه بر ماسه ها پراكنده اند، دراز كشيده است. چشمانش كاملاً باز و از شدت كم خوابي سرخ گشته اند.

در همان نزديكي ملازمش يونس با صدايي بلند خرناس مي كشد. او نيز درست در كنارة جنگل و در ميان درختان صنوبر از پاي افتاده و به خواب رفته است. دهان او به سمت فلق باز مي‎شود و صدايي غيرزميني از حنجره اش بيرون مي‎آيد. با وزش ناگهاني باد، اسب ها به جنبش در مي آيند و پوزه هاي نيم سوخته خود را به سمت دريا دراز مي‌كنند. آنها نيز به اندازه صاحبانشان لاغر و فرسوده گشته اند.

شواليه برمي خيزد و وارد آب هاي كم عمق مي‎شود تا چهرة آفتاب سوخته و لبان تاول زده اش را بشويد. يونس غلتي به سوي جنگل و تاريكي مي زند. در خواب مي نالد و به شدت موهاي زبر سرش را مي خاراند. اثر خراش بر روي سرش همچون سفيدي برق در برابر دوده است.

شواليه به ساحل بازمي گردد و بر روي زانوانش مي نشيند. در حالي كه چشمانش بسته و ابروانش درهم كشيده است، نماز صبحش را به جا مي‎آورد. دستانش در هم گره خورده اند و لبانش كلماتي را زمزمه مي‌كنند. چهره اش تلخ و غمگين است. چشمانش را باز مي‌كند و مستقيماً به خورشيد صبحگاهي كه همچون ماهي باد كرده و مرده اي از درياي مه آلود بالا مي آيد،‌ خيره مي‎شود. آسمان همچون گنبدي سربي،‌ خاكستري و بي‌حركت است. ابري گنگ و تيره در افق غربي معلق است. در بالا،‌ كاملاً قابل رويت، مرغي دريايي با بال هاي بي حركت در آسمان شناور است. فرياد او غريب و بي قرار است. اسب خاكستري بزرگ شواليه سرش را بلند مي‌كند و شيهه مي كشد. آنتونيوس بلاك برمي گردد.

پشت سر او مردي سياهپوش ايستاده است. چهره اش بسيار رنگ پريده است و دست‌هايش در چين هاي عبايش پنهان شده است.

شواليه- تو كيستي؟

مرگ- من مرگم.

شواليه- آيا براي من آمده اي؟

مرگ- من مدت هاست كه در كنار توام.

شواليه- خوب مي دانم.

مرگ- آماده اي؟

شواليه- بدنم ترسيده است، اما خودم نه.

مرگ- خب، اين كه مايه شرم نيست.

شواليه از جايش برمي خيزد. مي لرزد. مرگ عبايش را باز مي‌كند تا آن را بر شانه هاي شواليه بگذارد.

شواليه- لحظه اي درنگ كن.

مرگ- اين چيزيست كه همه مي گويند. من مجازات هيچ كس را به تعويق نمي اندازم.

شواليه- تو شطرنج بازي مي كني. مگر نه؟

مرگ- تو از كجا مي داني؟

شواليه- در نقاشي ها ديده و در تصانيف شنيده ام.

مرگ- بله. در واقع من شطرنج باز خوبي هستم.

شواليه- اما تو نمي تواني از من بهتر باشي.

شواليه در كيف سياهي كه در كنارش بود جستجو مي‌كند و صفحة شطرنج كوچكي بيرون مي‎آورد. آن را با دقت بر روي زمين مي گذارد و شروع به چيدن مهره ها مي‌كند.

مرگ- چرا مي خواهي با من بازي كني؟

شواليه- من دلايل خودم را دارم.

مرگ- اين يك امتياز ويژه براي توست.

شواليه- شرايط از اين قرار است كه من مي توانم تا زماني كه در مقابل تو شكست نخورده ام، زنده بمانم. اگر من بردم تو مرا رها خواهي كرد. موافقي؟

شواليه مشت هايش را به سوي مرگ بالا مي‎آورد. مرگ ناگهان لبخندي به او مي زند و به يكي از دست هاي شواليه اشاره مي‌كند. پيادة سياه در آن دست قرار دارد.

شواليه- تو سياه را برداشتي.

مرگ- خيلي مناسب است. تو اين طور فكر نمي كني؟

شواليه و مرگ بر روي صفحة شطرنج خم مي‎شوند. پس از اندكي تأمل، آنتونيوس بلاك، با پيادة مقابل شاهش آغاز مي‌كند. مرگ نيز پياده مقابل شاهش را حركت مي‎دهد.

نسيم سحري آرام شده است. جنبش بي امان دريا متوقف گشته و آب خاموش و بي صداست. خورشيد از پشت مه بالا آمده و نورش همه جا را روشن مي‌كند. مرغ دريايي در زير ابر تيره شناور است، انگار كه در آسمان منجمد شده باشد. روزي داغ و سوزان است.

يونس با ضربه اي به پشتش بيدار مي‎شود. چشمانش را باز كرده، همچون خوكي خرخر مي‌كند و خميازه اي بلند مي كشد. به زحمت مي ايستد، اسبش را زين مي‌كند و بستة سنگيني را بلند مي‌كند.

شواليه سوار بر اسب به آرامي از دريا دور شده و به سوي جنگلي كه در نزديكي ساحل و درست بالا جاده قرار دارد مي رود. تظاهر مي‌كند كه صداي نماز صبح ملازمش را نشنيده است. يونس خيلي زود از او سبقت مي‎گيرد.

يونس- (مي خواند) خفتن بين دو پاي فاحشه، زندگيم هر روز در حسرتشه.

او مي ايستد. به اربابش مي نگرد. اما شواليه صداي آواز يونس را نشنيده است و يا تظاهر به آن مي‌كند. براي اينكه بيشتر او را تحريك كند يونس اين بار بلندتر مي خواند.

يونس- (مي‌خواند) اون بالا بالاها جاي خداي قادر متعاله، اما برادرت شيطانه كه همه جا مي بينيش.

يونس بالاخره توجه شواليه را جلب مي‌كند. دست از خواندن مي كشد. شواليه، اسبش، اسب يونس و خود يونس تمام اين ترانه ها را ازبرند. سفر طولاني و پر گرد و غبار آن‌ها از سرزمين مقدس، آن‌ها را پاكيزه نگاه نداشته بود. آن‌ها در دشتي باتلاقي كه تا افق ادامه دارد مي تازند و در دوردست دريايي كه در زير تابش سفيد آفتاب مي درخشد، خفته است.

يونس- در فروجستاد همه دربارة نشانه هاي شر و اتفاقات هولناك سخن مي گفتند. در شب، دو اسب يكديگر را خورده بوند و در محوطة كليسا گورها باز شده و بازماندة لاشه ها همه جا پخش شده بود. ديروز عصر چهار خورشيد در آسمان مي‌تابيد.

شواليه پاسخ نداد. در نزديكي، سگي لاغر، نالان به سوي صاحبش كه بر روي يك صندلي در زير آفتاب داغ خفته است، مي خزد. ابر سياهي از مگس به دور سر و شانه هاي مرد جمع شده اند. سگ نگون بخت در حالي كه به روي شكم دراز كشيده و دمش را مي جنباند، پيوسته مي نالد.

يونس از اسب پياده شده، به مرد خفته نزديك مي‎شود. مودبانه از او نشاني اي مي پرسد. وقتي جوابي نمي شنود،‌ به طرف مرد مي رود تا او را بيدار كند. بر روي شانه هاي مرد خفته خم مي شود، اما به سرعت دستش را پس مي كشد. مرد از عقب بر زمين مي افتد و صورتش در مقابل يونس قرار مي‎گيرد.

يك جنازه است كه با حدقة خالي و دندان هاي سفيد به يونس خيره شده است.

يونس دوباره سوار اسبش مي‎شود و به اربابش مي رسد. از قمقمه اش آبي مي نوشد و كيف را به شواليه مي‎دهد.

شواليه- خب، آيا راه را نشانت داد؟

يونس- نه، كاملاً.

شواليه- چه گفت؟

يونس- هيچ

شواليه- آيا لال بود؟

يونس- نه سرورم. من اين را نگفتم. اتفاقاً كاملاً فصيح و شيوا بود.

شواليه- اوه؟

يونس- او سخنور بود اما مشكل در اين بود كه حرف او افسرده كننده بود. (مي خواند) زماني روشن و با نشاطي، زماني با كرم ها مي خزي. سرنوشت تبه كار مخوفي است و تو، دوست من. قرباني آني.

شواليه- مجبوري بخواني؟

يونس- نه.

شواليه تكه اي نان به ملازمش مي‎دهد تا براي مدتي او را ساكت نگه دارد. خورشيد بي رحمانه آن‌ها را مي سوزاند و قطرات عرق از چهره هاشان مي چكد. ابري از غبار در اطراف اسب ها برخاسته است. آن‌ها در آنسوي خليج و در امتداد بيشه زاري سبز مي‌تازند. در ساية چند درخت تنومند، يك گاري قرار دارد كه با كرباس خالدار پوشانده شده است. اسبي در نزديكي گاري شيهه مي كشد و اسب شواليه به آن پاسخ مي‎دهد. دو مسافر براي استراحت در زير سايه درختان توقف نمي كنند و همچنان مي تازند، تا در انحناي جاده ناپديد مي گردند.

در خواب، يوف شعبده باز، صداي شيهة اسبش و پاسخي از دوردست را مي شنود. مي كوشد تا دوباره بخوابد اما فضاي داخل گاري خفه كننده است. اشعه خورشيد از خلال كرباس عبور كرده و به شكل نوارهاي باريكي از نور، به صورت ميا، همسر يوف و پسر يكساله‌شان ميكائيل كه در آرامش خفته است، مي تابد. در نزديكي آن‌ها يوناس اسكات كه از سايرين مسن تر است، با صداي بلند خرناس مي كشد.

يوف به بيرون گاري مي خزد. در زير درختان بلند، همچنان كمي سايه وجود دارد. مقداري آب مي نوشد و غرغره مي‌كند. نرمش مختصري انجام مي‎دهد و با اسب لاغر و استخواني اش صحبت مي‌كند.

يوف-صبح بخير. صبحانه خورده اي؟ من از بدبختي نمي توانم علف بخورم. نمي تواني به من ياد بدهي؟ كمي كارمان سخت شده است. در اين منطقه از كشور كسي شعبده بازي دوست ندارد.

          يوف توپ هاي شعبده بازي را برداشته، به آرامي شروع به بالا انداختن آن‌ها مي‌كند. سپس به روي سرش مي ايستد و چون مرغي قدقد مي‌كند. ناگهان دست از كار مي كشد و با نگاهي كاملاً شگفت زده مي نشيند. باد موجب حركت آرام درختان شده است. برگ ها مي جنبند و زمزمه اي آرام پديد مي آورند. گل ها و چمن ها به زيبايي خم شده اند و در جايي يك پرنده صداي چهچهه اش را بلند كرده است.

سكوت، گرگ و ميش، جام‌هاي توت‌فرنگي و شير. چهره‌هاي شما در نور عصرگاهي. ميكائيل خفته، يوف با چنگش. سعي خواهم كرد كه حرف‌هايمان را به خاطر بسپارم. من اين خاطره را با چنان دقتي در ميان دستانم نگاه مي‌دارم كه انگار جامي از شيرتازه در آن قرار دارد.

صورتش را بر مي‌گرداند و به دريا و آسمان خاكستري بي‌رنگ نگاه مي‌كند.

شواليه – و اين يك يادگاري مناسب است. … اين براي من كافي خواهدبود.

بر مي‌خيزد و براي بقيه سر تكان مي‌دهد و به سوي جنگل حركت مي‌كند. يوف همچنان به نواختن چنگ ادامه مي‌دهد. ميا روي چمن دراز مي‌كشد.

شواليه صفحة شطرنج را بر مي‌دارد و آن را در طول ساحل حمل مي‌كند. ساحل ساكت و متروك و دريا بي‌حركت است.

مرگ – منتظرت بودم.

شواليه – مرا ببخش. چند لحظه‌اي تأخير داشتم. چون من تاكتيك‌هايم را براي تو آشكار ساختم، در حال عقب‌نشيني‌ام. نوبت تو است.

مرگ – چرا اين قدر راضي به نظر مي‌رسي.

شواليه – اين راز من است.

مرگ – البته، حالا من اسبت را مي‌زنم.

شواليه – كار درستي كردي.

مرگ – آيا مرا فريب دادي؟

شواليه – البته تو درست در دام افتادي. كيش!

مرگ – به چه مي‌خندي؟

شواليه – نگران خندة من نباش – شاه خودت را نجات بده.

مرگ – تو كمي متكبري.

شواليه – بازي‌مان سرگرمم مي‌كند.

مرگ – نوبت تو است. بازي كن. من كمي ذيق وقت دارم.

شواليه – من مي‌دانم كه تو كارهاي زيادي داري. اما حق نداري بازي را ترك كني. بازي زمان مي‌برد.

مرگ مي‌خواهد جواب دهد اما سكوت مي‌كند و بر روي صفحة شطرنج خم مي‌شود.

مرگ – آيا قصد داري كه شعبده‌باز و همسرش را در ميان جنگل همراهي كني؟ آن‌هايي كه اسمشان يوف و مياست و يك پسر كوچك دارند؟

شواليه – براي چه مي‌پرسي؟

مرگ – اوه … دليل خاصي ندارد.

شواليه ناگهان دست از خنده مي‌كشد. مرگ با تمسخر به وي مي‌نگرد.

بلافاصله پس از غروب خورشيد، گروه كوچك د‌ر حياط مسافرخانه جمع‌ شده‌اند. شواليه، يونس و دختر در آن‌جا حضور دارند. يوف و ميا در گاري خود هستند. پسرشان ميكائيل پيش از اين خوابيده است. يوناس اسكات همچنان مفقود است.

يونس به داخل مسافرخانه مي‌رود تا مقدمات سفر را فراهم آورد و آخرين ليوان آب‌جو را بنوشد. مسافرخانه  حالا تقريباً خاليست و به جز چند كشاورز و چند دختر جوان كه در گوشه‌اي شام مي‌خورند، كسي در آن حضور ندارد.

در كنار يك پنجرة كوچك مردي گوژپشت، با ليواني برندي در دست نشسته‌است. حالت چهره‌اش غمگين است. هرچند وقت‌ يك‌بار با سكسكه‌اي شديد تكان مي‌خورد. او پلوگ آهنگر است كه آن‌جا نشسته و ناله مي‌كند.

يونس – خداي من. اين پلوگ آهنگر نيست؟

پلوگ – عصربخير.

يونس – اين‌جا نشسته‌اي و آب‌بيني‌ات را بالا مي‌كشي؟

 پلوگ – بله، بله. به آهنگر نگاه كن. مثل يك خرگوش مي‌نالد.

يونس – اگر من به جاي تو بودم، از اين كه به اين راحتي از شر زنم راحت شدم، خوشحال بودم.

يونس پشت آهنگر را نوازش مي‌كند و با نوشيدن مقداري آب‌جو تشنگي‌اش را فرو مي‌نشاند و در كنار آهنگر مي‌نشيند.

پلوگ – تو ازدواج كرده‌اي؟

يونس – من! بيش از صدبار. ديگر نمي‌توانم حساب همة زن‌هايم را داشته باشم. البته در مورد مردان مسافر اغلب به همين شكل است.

پلوگ – مي‌توانم به تو اطمينان دهم كه يك زن بدتر از صد زن است. يا اينكه من از هر بدبختي در اين دنيا بدبخت‌ترم، كه البته بعيد هم نيست.

يونس – زن‌ها، بود و نبودشان عذاب است. به همين دليل وقتي به او نگاه مي‌كني، درست در زماني كه بيش از هر وقتي جذاب است، باز هم بهترين كار اين است كه او را بكشي.

پلوگ – غرغر زن‌ها، جيغ‌ بچه‌ها و كهنه‌هاي خيس، ناخن‌ها و حرف هاي تيز، رنجت مي‌دهد. مادر زنت كه عمة شيطان است و وقتي كه بخواهي پس از يك روز طولاني بخوابي، قصة ديگري است. اشك و آه و نالة بلندي كه مرده را بيدار مي‌كند.

يونس سرش را با رضايت كامل تكان مي‌دهد. او كه خيلي مشروب خورده است، صداي يك پيرزن را تقليد مي‌كند.

يونس – چرا براي شب‌بخير مرا نمي‌بوسي؟

پلوگ – (به همان ترتيب) چرا براي من آواز نمي‌خواني؟

يونس – چرا مثل اولين باري كه مرا ديدي به من عشق نمي‌ورزي؟

پلوگ – چرا به لباس خواب جديد من نگاه نمي‌كني؟

يونس – تو فقط به من پشت مي‌كني و خرناس مي‌كشي؟

پلوگ – (حالت عادي) اوه، لعنتي.

يونس – او لعنتي. و حالا او رفته است. پس خوشحال باش.

پلوگ – (خشمگين) من بيني‌ آن‌ها را با انبر مي‌كنم. با يك چكش كوچك روي سينه‌هايشان مي‌كوبم و سرشان را با پتك له مي‌كنم.

پلوگ با صداي بلند گريه مي‌كند و تمام بدنش از شدت غم مي‌لرزد. يونس با علاقه به او نگاه مي‌كند.

يونس – ببين چطور دوباره زوزه مي‌كشد.

پلوگ – شايد دوستش داشته باشم.

يونس – پس شايد دوستش داشته باشي. بايد به تو خوك بدبخت و بيچاره بگويم كه عشق نام ديگر شهوت است، به اضافة شهوت و به اضافه شهوت و مقدار زيادي خيانت. دورويي و دروغ و ساير اعمال احمقانه.

پلوگ – ولي به هرحال دردناك است.

يونس – البته عشق از هر بلايي سياه‌تر است ولي كسي به خاطرش نمي‌ميرد و تقريباً هميشه از آن فارغ مي‌شوي.

پلوگ – نه، نه، من نه.

يونس – بله، تو هم. تنها احمق‌ها از عشق مي‌ميرند. عشق همچون زكام مسري است. عشق نيرويت را، استقلالت را، روحيه‌ات را، از بين مي‌برد. اگر همه چيز در اين جهان ناقص، ناقص است، عشق با نقص كاملش، كاملترين است.

پلوگ – تو شادماني. با آن حرف‌هاي چرب و نرمت. علاوه بر آن به چرت و پرت‌هايت ايمان داري.

قيمت فايل فقط 19,000 تومان

خريد

برچسب ها : تحقيق ترجمه مهر هفتم(هنر) , ترجمه مهر هفتم(هنر) , مقاله ترجمه مهر هفتم(هنر) , دانلود تحقيق ترجمه مهر هفتم(هنر) , مهر هفتم(هنر) , ترجمه , مهر هفتم , هنر



پيشينه و مباني نظري تحقيق تحليل محتوا

۱۷ بازديد
پيشينه و مباني نظري تحقيق تحليل محتوا
دسته بندي علوم انساني
بازديد ها 10
فرمت فايل docx
حجم فايل 39 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 21
پيشينه و مباني نظري تحقيق تحليل محتوا

فروشنده فايل

كد كاربري 4674
كاربر

پيشينه و مباني نظري تحقيق تحليل محتوا

مباني نظري و پيشينه تحقيق تحليل محتوا در 21 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد و دكترا (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

  • همرا با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
  • توضيحات نظري كامل در مورد متغير
  • پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
  • رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
  • منبع : دارد (به شيوه APA)
  • نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

قسمتي از مباني نظري متغير:

تحليل محتوا

تحليل محتوا از تكنيك‌هاي مربوط به روش اسنادي در پژوهش علوم اجتماعي مي‌باشد. روش اسنادي به كليه متدهايي گفته مي شود كه در آن ها هدف پژوهش با مطالعه،‌ تحليل و بررسي اسناد و متون برآورده مي‌شود.

چنانچه از نام تحليل محتوا پيداست، اين تكنيك به تحليل و آناليز محتوا مي پردازد و مي كوشد با استفاده از تحليل داده‌هايي را در مورد متن استخراج كند. با اين حال آنچه تحت نام تحليل محتوا ناميده شده است، گونه خاصي از تحليل است كه با شيوه هاي ديگري كه مي كوشند يافته‌هايي را از متن استخراج كنند، تفاوت دارد. هيژمن 8 نوع تحليل محتوا را شناسايي كرده و توضيح داده است، كه عبارتند از: تحليل معاني بيان، تحليل اسطوره و روايت، تحليل گفتمان، تحليل ساختاري يا نشانه شناختي، تحليل تفسيري، تحليل محاوره، تحليل انتقادي و تحليل نرماتيو.

گاهي اوقات اين گونه هاي تحليل محتوا تحت عنوان تحليل محتواي كيفي به كار مي‌روند، به اين معني كه مي خواهيم آنچه كه در محتواي موضوعاتي در متن قرار گرفته است با ديدگاه و بررسي هاي علمي و سابقه ديرينه و تحليل و تفسير ما بعنوان پژوهشگر چگونه است .

2-7 تعريف تحليل محتوا

از تحليل محتوا تعاريف گوناگوني به عمل آمده كه بخشي از اختلاف به تاريخچه اين تكنيك و روند تكاملي آن بر مي گردد و بخشي ديگر از آن مربوط به تفاوت در حوزه گسترده اين تكنيك است.

كريپندورف تحليل محتوا را تكنيكي پژوهشي معرفي مي كند كه به منظور استنباط تكرارپذير و معتبر از داده ها در مورد متن آنها بكار مي رود (كريپندروف، 1378: 25). او هدف اين تحليل را همانند ساير تكنيك هاي پژوهشي فراهم آوردن شناخت، بينشي نو، تصوير واقعيت و راهنماي عمل مي داند.

برلسون- از پيشگامان تحليل محتوا- اين تكنيك را «پژوهشي براي توصيف عيني، سيستماتيك و كمي محتواي آشكار پيام» معرفي مي كند (1959، 18، به نقل از كريپندورف، 1378، 26)‌.

در تعريفي ديگر تحليل محتوا تكنيكي پژوهشي دانسته شده كه براي استنباط‌هايي برحسب شناسايي نظام روز و عيني ويژگيهاي خاصي در يك متن بكار مي رود.

لورنس باردن نيز به نقل از لانذري مي نويسد:

«تحليل محتوا فني است كه توصيف هاي ذهني و تخميني را تلطيف و تصفيه مي كند و ماهيت و قدرت نسبي محرك هايي را كه به شخص داده مي شود، به صورت عيني آشكار مي سازد (باردن، 1374، 35)‌.

دانيل رايف تحليل محتوا را بطور خلاصه چنين تعريف مي كند:

«قراردادن قاعده و محتواي ارتباطات در طبقات (مقوله هاي)‌ خاص براساس قواعد، و تحليل روابط بين آن مقوله ها با استفاه از آزمون هاي آماري» (رايف، 1381، 4)‌.

كاپلان در اين زمينه اظهار داشته كه «روش تحليل محتوا، معناشناسي آماري مباحث سياسي است» (كاپلان، 1943، 230، به نقل از: هولستي، 1373، 13).

باركوس معتقد است كه تحليل محتوا به معناي تحليل علمي پيام هاي ارتباطي است. از نظر وي اين روش كاملاً‌ علمي است و با وجود جامع بودن، از نظر ماهيت نيازمند تحليلي دقيق و منتظم است. (باركوس، 1959، 8). پسيلي بر اين است كه تحليل محتوا مرحله اي از جمع آوري اطلاعات است كه در آن محتواي ارتباطات از طريق بكارگيري عيني و منتظم قواعد مقوله بندي به اطلاعاتي كه مي توانند خلاصه و با هم مقايسه شوند، تغييرشكل مي يابد.

استمپل (1981)، تحليل محتوا را سيستمي رسمي براي انجام كاري مي داند كه همه ما بطور غير رسمي آن را انجام مي دهيم، يعني استخراج نتيجه ناشي از مشاهده محتوا.

وبر (1991) نيز در رابطه با تحليل محتوا مي گويد «روش تحقيقي است براي گرفتن نتايج معتبر و قابل تكرار از داده هاي استخراج شده از متن.

كرينجر (1973) نيز آن را روش مطالعه و تحليل ارتباطات به شيوه اي قاعده مند، عيني و كمي به منظور بخش متغيرها مي داند. با اين حال، از بيشتر تحليل هاي محتوا براي مشخص كردن تاكيد يا فراواني انواع مختلف پديده هاي ارتباطي استفاده مي شود، نه براي پي بردن به مفاهيم مهم نظري.

نئوندورف نيز در اثري جديد تحليل محتوا را چنين تعريف مي كند:

تحليل سيستماتيك، عيني و كمي ويژگي هاي پيام كه شامل بررسي دقيق تعاملات انساني، تحليل ويژگي تصاوير در آگهي هاي تجاري تلويزيون، فيلم ها و رمان ها، بررسي كاميپوتري كاربرد كلمات در اخبار منتشره و سخنراني هاي سياسي و بسياري چيزهاي ديگر مي شود( نرودف،2002،1).

هولستي نيز تحليل محتوا را فني براي يافتن نتايج (پژوهش) از طريق تعيين عيني و منتظم ويژگي هاي شخصي پيام ها مي داند. او معتقد است كه اين تعريف سه معيار را به هم پيوند مي دهد: اينكه روش تحليل محتوا بايد عيني و منتظم باشد و اگر قرار است از بازيافت اطلاعات، فهرست بندي يا اقدامات مشابه متمايز شود، بايد پشتوانه نظري داشته باشد. هولستي در تعريف خود به كمي كردن اشاره نمي‌كند، چرا كه معتقد است قائل شدن تمايز شديد ميان كيفي و كمي براي مستثني كرد، نه بررسي هاي معين، همچون نمونه هاي تحليل منتظم اسنادي، يا فقط براي افزايش يا كاهش اعتبار روش تحليل محتوا، امري غير مجاز است. همچنين اين تعريف شرط محدود كردن روش تحليل محتوا را به توصيف ويژگي هاي آشكار پيام ها مي پذيرد. هر چند تنها ويژگي هاي آشكار متن را مي توان رمزگذاري كرد، ولي استخراج دوباره معاني پنهان پيام ها مجاز است، اگرچه بايد اين استنباط ها با مدارك مستقل تاييد شود (هولستي، 1373، 38).

چنانكه ملاحظه مي شود تعاريف همگي بر غير بودن اين تكنيك و نيز سيستماتيك بودن آن تاكيد دارند. در واقع تحليل محتوا، تكنيكي براي استخراج داده ها از متن است كه داراي ويژگي هاي خاص خود مي باشد.



سايت دانلود مقاله



وكيل پايه يك



مشاوره حقوقي



بانك مقاله



نيازمندي ها




طرح توجيهي قالب هاي صنعتي با ظرفيت 40 دست در سال

۱۵ بازديد
طرح توجيهي قالب هاي صنعتي با ظرفيت 40 دست در سال
دسته بندي صنعتي
بازديد ها 35
فرمت فايل pdf
حجم فايل 104 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 16
طرح توجيهي قالب هاي صنعتي با ظرفيت 40 دست در سال

فروشنده فايل

كد كاربري 1030
كاربر

طرح توجيهي قالب هاي صنعتي با ظرفيت 40 دست در سال



سايت دانلود مقاله



وكيل پايه يك



مشاوره حقوقي



بانك مقاله



نيازمندي ها